نمیخواهم دربارهٔ نظامیگری و چیستی ارتش سخن بگویم. این نوشتار دربارهٔ خود واژهٔ ارتش است. ارتش در روزگار پهلویها جایگزین واژهٔ ترکی-مغولی قشون شد. شیوهٔ نگارش دیگر این واژه آرتش بود که امروزه کمتر از آن سود برده میشود. ریشهٔ این واژه به زبان اوستایی بازمیگردد. در دورهٔ اوستایی به کسی که از طبقهٔ جنگجویان بود رَ ثـهایشتره میگفتند و معنایش گردونهران یا ارابهسوار بود. گردونه در آن روزگار یک ابزار جنگی بود و عبارت بود از جایگاهی که بر دو چرخ استوار بود و اسپان آن را میکشیدند. گردونهها پیش از دورهای که زین ساختهشود و سوارکاری به گونهای که امروز میشناسیم کاربردی شود در میان جنگجویان کاربرد گستردهای داشتهاند. بگذریم؛ در روزگار ساسانیان و بازخوانی اوستا و تطبیقش بر ایرانشهر آن زمان به گونهٔ ارتشتار به کاربردهشد و در اینجا نیز اشاره به همان طبقهٔ جنگاوران بود.
چرخ گردون چرخید و تازیان بر ایران تاختند و بنیاد اجتماعی کهن زیر و رو شد تا روزگار مشروطه و رویدادهای پس از آن در کمتر زمانی ایران آن سامانی که باید و دیری بپاید برپای گردید و وظیفهٔ جنگاوری هم در بیشتر دورههای به دست تیرههایی ویژه یا ایلنشینان بود.
تا اینکه سرانجام جامعهٔ ایرانی به خود آمد و کوشید تا با الگوهای جهانی سامانی بر ایران آشفته دهد و یکی از اینها هم ساخت ارتشی همیشگی و پایدار بود. از دیگر سو رویکرد به خویشتن خود و ارجگذاری به شکوه گذشته و سرشت ایرانی جنبشی را پدید آورد که یکی از کنشهای آن گزیدن واژههای نوین یا بهرهگیری از واژگان کهن پارسی ایرانی و جایگزینیاش با برابرهای بیگانه بود که این کار به فرهنگستان زبان و ادب پارسی سپردهشد. از آنجا که نخستین پیگیران سیاستهای دولتی هم در کشور ما نظامیان بودهاند پس اینان هم پیشاهنگ کنار نهادن واژگان بیگانه شدند. پس در جستجوی واژهای باستانی برای قشون برآمدند و ارتشتار را یافتند. بر من دانستهنیست که به انگیزهٔ ساده کردن یا با این پندار که تار پسوند است آن را از ته ارتشتار برداشتند و واژهٔ تازهٔ ارتش -یا آرتش- را پدیدآوردند.
در آن زمان بزرگانی چون زندهیاد پورداوود به واژهگزینیهایی از این دست خردهها میگرفتند(برای نمونه خود پورداوود آشکارا به واژهٔ ارتش تاختهبود)؛ ولی خوب به هر روی واژهٔ ارتش ماندگار شد و گذشت زمان و دگرگونی ایدئولوژی دولت مرکزی هم آن را برنینداخت.
از این چند خط نمیخواهم نتیجه بگیرم که ارتش واژهای من درآوردیاست باید آن را کناری نهاد و چه و چهٰ این واژه امروز در پارسی جاافتاده و گمان نکنم که بودنش آسیبی بر زبان پارسی زند. ولی میتوانیم در آینده از واژهسازیهایی اینگونه بپرهیزیم.
۱۳۸۹ خرداد ۱۵, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴ نظر:
با سلام،
تارنمای زیبا و پر محتوایی دارید.
در ادامه کارتان موفق و پیروز باشید.
فرهنگی – تاریخی – صنعتی
درود؛ از مهر شما سپاسگذارم.
به انديشه ي من جايگزيني واژه ي ارتش به جاي همه واژه هاي كه تا پيش از اين استفاده مي شد كاري بسيار پسنديده بود
اگر اجازه بدهيد مي پيوندمتان
به هر روی این واژه امروز جا افتادهاست و نظر من هم بر جایگزینیش با واژهای دیگر نیست.
دربارهٔ پیوند دادن مایهٔ افتخار است، بفرمایید.
ارسال یک نظر