آرامیها مردمانی سامینژاد بودند که در روزگاران باستان در بخش بزرگی از سوریه میزیستند. اینان هرگز در به دست آوردن دولتی مستقل و نیرومند به جایی نرسیدند، ولی بخشهایی از فرهنگ آنان نقشی کارساز در دیگر کشورها یافت. با برپایی امپراتوری هخامنشی به زبانی مشترک برای ارتباط میان همهٔ مردمان این پهنهٔ گسترده احساس میشد، پس آرامی را برگزیدند. در کنار زبان آرامی خط آرامی هم در جایگاه نمایشدهندهٔ این زبان کاربردی شد. خط آرامی از تبار خط فنیقی بود.
خط آرامی ساختاری همانند فنیقی داشت؛ در آن از واکهها خبری نبود و فاصلهٔ میان دو واژه را با یک نقطه یا یک خط مشخص میشد. همانگونه که اشارهشد به لطف برآمدن شاهنشاهی هخامنشی این الفبا از درهٔ سند و آسیای میانه تا شمال آفریقا و آسیای کوچک گشترش یافت و زبان اداری این دولت گردید.
در آینده اشکانیان برای نگارش زبان پارتی از این خط آرامی بهرهگرفتندئ و به زودی بهرهگیری از این خط در نوشتههای ایرانی گسترش فراوان یافت. در آینده هم برای نگارش سغدی و تخاری از این خط بهرهبرداری کردند.
هامدبیره هم -که خط توده در زمان ساسانیان بود- از این خط گرفته شدهاست. خط اوستایی نیز که در این دوره برای پاسخگویی به نیازهای آیینی و تلفظ درست واژگان اوستایی پدید آمد، مستقیم یا نامستقیم از این خط ریشه گرفتهبود. جالب است که بدانید که الفبای عبری هم- که زمانی برای نوشتن زبان پارسی به کار میرفته- متأثر از آرامیاست و به احتمال خط عربی هم با واسطه یا بیواسطه از این الفبا گرفته شدهاست.
الفبای آرامی نخستین
۱۳۸۹ دی ۲۳, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴ نظر:
آریوبرزن عزیز،
در تایید نوشتار شما، خط آرامی نخستین خط شناخته شده جهان است که مادر دیگر خطوط نام گرفته و زبان آرامی نیز تا مدتهای زیاد هنوز رایج و پابرجا بود.
عیسی مسیح به این زبان تکلم میکرد.
موفق و پیروز باشید.
با درود، درست میفرمایید ولی یک بخش از سخنان شما را اصلاح کنم و آن اینکه مادر خطهای اروپایی، آفریقایی و آسیای غربی فنیقیاست که آرامی هم از آن گرفته شدهاست. دربارهٔ اینکه فنیقی خود آیا شکل ساده شدهٔ هیروگلیف مصری هست یا نه هنوز اتفاق نظری در میان نیست.
سپاس از مهرتان
آریوبرزن عزیز،
حق با شماست . سپاس از اصلاحتان.
موفق و پیروز باشید.
درود بر شما دوست گرامي. دوست من ديدگاه شما درباره ي دبيره ي کنوني ما چيست؟ اين دبيره را يک سره برگرفته شده از دبيره ي سامي مي دانيد يا خير؟ من خود با توجه به همانندي هاي اين دبيره با دبيره ي پهلوي و از آن سو با اوستايي و داد و ستدهايي که ميان ايرانيان و ميانروديان بوده است گمان مي کنم نمي توان آن را يک سره از ميان رودان دانست و به نظر مي آيد دبيهر اي ايراني است با تاثير گرفتن از دبيره هاي ميان روداني. تا ديدگاه شما چه باشد
ارسال یک نظر