واژهٔ سخن را به تلفظهای گوناگونی چون سُخَن(که تلفظ کنونی پُررَواج آن نیز هست)، سُخُن (که به ویژه در چامههای کهن بسیار به چشم میخورد و بس دیدهشده که با واژههای انجامیده به ـُن همقافیه شدهاست) و سَخَن و سَخُن در زبان پارسی آوردهاند. ولی پرسش این است که تلفظ درست این واژه چه میتواند باشد؟ یک راه دانستن این پُرسش بازگشت به زبان کهن پهلوی (پارسی میانه) میباشد. این واژه در این زبان -که به زبان پارسی کنونی هم بسیار نزدیک میبودهاست- به دو گونهٔ سَخوَن و سُخوَن[۱] برداشت شدهاست. شوند (دلیل) این دوگانگی برداشت هم نابهرهمندی هامدبیره(خط پهلوی) از نمادهای آوایی کوتاه (ـَـِـُ) به مانند دبیرهٔ کنونی ما بودهاست. ولی به هر روی از ریشه پهلوی این واژه میتوان دانست که چرا بخش پایانی این واژه را پیوسته با آواهای خَن/خُن نوشته و خواندهاند. دلیل آن این بوده که برابر پهلوی آن در پارسی دری به دو ریخت سخَن و سخُن درآمدهاست، نخستین برای اینکه "و" در این واژه افتاده و ـَ به جایماندهاست و دمی برای اینکه آمیزهٔ وَن گرایش به دگرش به ریختُن را دارد. از این که بگذریم این میماند که بخش نخست این واژه سخـ چه تلفظی داشتهاست. پاسخ بدین پرسش از این روی دشوارتر است که از سنجش وزن عروضی چامهها چیزی در اینباره دستگیر ما نخواهد شد. پس میباید راههای دیگر را در اینباره آزمود. یکی از این راهها نگاه به همخانوادههای این واژهاست. یکی از این همخانوادهها که میتواند به ما یاری رساند واژهٔ پاسخ است. این واژه خوشبختانه تنها یک جور در پارسی تلفظ میشود و آن پاسُخ است. خود واژهٔ پاسخ از دو بخش پاد+سُخ درستشدهاست. پاد یا پات به معنای ضد و سخ که کوتاه شدهٔ سخون یا همان سخن کنونیاست. از این راه میشود چنین برداشت کرد که ریخت درست پرسش ما سُخُن میباشد. پاسخ در پهلوی هم به دو ریخت پَسسُخ و پسسَخو [۲] برداشت شدهاست. تا اینجا جای نگرانی چندانی نیست ولی آنگاه که بخواهیم برای اطمینان بیشتر سری به نیاکان زبان پارسی کنونی بزنیم و به اوستا سرک بکشیم واژهای همخانواده با سخن را مییابیم که کمی ما را به شک میاندازد. این واژه سَخوَر است به معنای اعلان،نقشه و طرح که تلفظ بخش همخنودهاش با سخن که به گونهٔ سَخـ است ما را اندکی دو به شک میکند. به هر روی این دانستهاست که واژگان در گذر زمان دارای دگرگونیهای آوایی بسیاری میشوند، آنچه که در آن شکی نیست این است که سخن در گذشته بیشتر سخُن و امروزه در پارسی کنونی ایران سخَن گفته میشود
1.saxwan،soxvan
2.passox،passaxv
3.saxvar
با یاری از لغتنامهٔ دهخدا،فرهنگ پهلوی مکنزی و دستورنامهٔ دکتر مشکور
۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
در این باب هر چه شما بگویید ! که متاسفانه تا این حد عمیق در پیشینه کلمات شیرجه نمی زنم و کند و کاو نمی کنم .
اما می توانم بگویم مهربانی این دو استکان جایی و اون سینی که کوچکیش باعث شده یه جور نزدیکی هم بین دو استکان و هم بین قندون و سینی بیشتر و محکم تر به چشم بیاد , مثل یک خانواده اند ...
چه بسا چیزها که من نمیکاوم و شما چرا.
دربارهٔ آن سینی و آنچه دروست باید بگویم که در جو همدل انگار که چیزهای بیجان پیرامون نیز یکدلند...
هم میهن گرامی
با درود به شما
ببخشید سرزده درون تارنمایتان میآیم ،درباره واژه سخن هم گفتنی است که در زبانهای همبسته پارسی چون آلمانی و هلندی واژهای همانند دارند که در هلندی انرا "زخن" و در المانی "زاگن" میگویند و آنچه که از دفترهای ادبی نویسندگان پارسی گوی سده های 3 تا 6 بر میاید سخن برابر با همان است که امروزه به نادرستی شماری "گفتمان"میگویند (که برگردان argument را خواسته اند) و براستی در پارسی درست اگر کسی بگوید "سخنت چیست؟" با" چه میگویی؟" و" گفتارت چیست؟"هر سه با یکدیگر فرق دارند
و بدبختانه در جامعه امروزی همگان مردم میپندارند که "سخن" روش ادبی همان گفتن است پس از ان میپرهیزند
با سپاس از شما
ارسال یک نظر