سالهاست که سامانهٔ ارباب-رعیتی برافتادهاست، بردهداری -دست کم در بعد قانونیش- از میان رفتهاست. ولی گویا هنوز جاپای آن روزگار تاریک و تلخ از گفتار و نوشتار ما ایرانیان نیفتادهاست. انبوهی واژگان شرمبار هنوز از زبان ما پاکسازی نشدهاند. نمونهاش همین واژهٔ زشت و شوم بنده. این واژه که ریشهٔ پهلوی بندگ دارد اشاره به بردگی از راه به اسارت افتادن داشتهاست. در روزگار اسلامی که بردهفروشی بازرگانی پرسودی بود بندگان رستهای از جامعه گشتند که چون کالا خرید و فروش میشدند و شاید حقوقشان اندکی از دیگر جانداران چون چهارپایان بیشتر بود. ولی خوب کالایی بودند بیچاره و ناگزیر به انجام خدمت برای بردهدار. بگذریم، این داستان را همه میدانند و کلبهٔ عمو تام هم داستان شناخته شدهایاست. ولی نمیدانم در این روزگار که دیگر بردهای خرید و فروش نمیشود چه چیزی برخی هممیهنان آزادهتبار ما را بدین واداشته تا در گفت و نوشت خود را تا مرز بندگی فروکشند.
پاسخی که شاید برخی دوستان دهند این است که نه خوب برداشت گوینده شنونده از چنین واژهای این نیست که طرف به راستی برده است یا خود را بردهٔ آن کس میداند و...بله من هم میدانم که این تعارفی لوس بیش نیست. ولی چه تعارفی؟ تعارفی که در آن فرد برای نشان دادن دوستی خود را تا مرز بندگی فرد روبهرو به پایین میکشد و از شخصیت خود میکاهد. غافل از آنکه دوستی در برابری معنا مییابد و نه در تفاوت حقوق. حالا من انسان بیایم خودم را در حد یک کالای قابل خرید و فروش پایین بیاورم تا ارادتم به طرف مقابل را برسانم!؟ چگونه خردی در آن نهفته است من نمیدانم. از آنجایی که میدانم چنین شیوهٔ نگارشی خودخواردارانهای بیشتر کورکورانه است تا خودخواسته و اندیشیده بیش از این وارد جزئیات داستان نمیشوم. همین اندازه بگویم که دوستان دست نگهدارید که این نه فروتنی است، پست انگاری خود است.
بندهای نمونهای از خروار این واژگان نکوهیدهٔ شرمبار بار است. در پس و پیش همین واژه چهها که نمیآورند چون: بندهٔ حقیر سراپا تقصیر! یا دستینههایی چون الاحقر! و واژگانی به همین پایه زشت و زننده. فرزندان آزادگان اگر امروز در اندیشهٔ دستیابی به حقوق راستین شهروندی خویشند بهتر آناست که نخست این اندیشه و گفتار بندگی و خودکوچکبینی را به دور بیندازند.
۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
براستی که میهنمان به کسانی بیشتر همچون شما نیاز دارد.
براستی نمیدانم این همه خود را پایین آوردن و کوچک جلوه دادن, چگونه در فرهنگ ما جای خوش کرده است.
از مهرتان سپاسگذارم. امیدوارم روزی بیاید که این خودخوارداریها به تاریخ پیوسته باشد
ارسال یک نظر