به فراخور فرارسیدن نوروزی دوباره در سرای کهن ما گفتم چامهای دلکش از سرودههای زندهیاد فریدون مشیری - که به گونهای وصف حال امروز ملت ایران نیز هست -را به خوانندگان گرامی پیشکش کنم. امیدوارم سال پیش رو سال با جامهای پر می و دلهای شاد باشد.
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخههای شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپيد
برگهای سبز بيد
عطر نرگس، رقص باد
نغمه و بانگ پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرمنرمک میرسد اينک بهار
خوش به حالِ روزگار …
خوش به حالِ چشمهها و دشتها
خوش به حالِ دانهها و سبزهها
خوش به حال غنچههای نيمهباز
خوش به حال دختر ميخک که میخندد به ناز
خوش به حالِ جام لبريز از شراب
خوش به حالِ آفتاب …
ای دل من، گرچه در اين روزگار
جامهٔ رنگين نمیپوشی به كام
بادهٔ رنگين نمینوشی ز جام
نقل و سبزه در ميانِ سفره نيست
جامت از آن می كه میبايد تهیاست
ای دريغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسيم
ای دريغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دريغ از ما اگر کامی نگيريم از بهار …
گر نکوبی شيشهٔ غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ …
۱۳۸۹ اسفند ۲۶, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
آریابرزن گرامی، دوست قدیمیم نوروز شما هم خجسته باد امیدوارم سال خوبی پیش رو داشته باشی / سرباز تنها
درود بر شما، من هم آرزومند سال پرباری برای شما دوست قدیمیم.
ارسال یک نظر